فلسفه پرونکس و بیتکوین!

نگاهی به فلسفه بیتکوین

✍️ نوشته شده توسط مجید قاسمی سیر در 03/06/1400

بیایید اول با هم نگاهی به دقیق ترین تعریفی که تا حالا از بیتکوین شنیدم بندازیم:

? بیت کوین نه یک ارز است و نه یک شبکه پرداخت؛ بیت کوین بانکی {جهت مدیریت، نگهداری و انتقال پول نقد دیجیتال -پول نقد به معنای سنتی آن یعنی طلا در وجه شخص حامل-} در فضای سایبری و اینترنتی است که توسط نرم‌افزاری فسادناپذیر اداره می‌شود و حساب‌های پس‌اندازی بین‌المللی، مقرون‌به‌صرفه، ساده و ایمن به میلیاردها نفری ارائه می‌دهد که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند مدیریت سرمایه خود را در برابر ریسک بازار بر عهده بگیرند.

ارزش بیتکوین ناشی از سیاست پولی تغییر ناپذیری است که در اختیار هیچ کس نیست.

? همچنین به هرم غیرمتمرکزسازی (انتهای فاز ۰ انسان) توجه کنید:

لایه اول: دارایی های غیرمتمرکز بیتکوین و اتریوم

لایه ی دوم: دیفای و NFT

لایه ی سوم: DAO ها (سازمان خودمختار غیرمتمرکز)

لایه ی چهارم: حاکمیت غیرمتمرکز و جهان متحد

بعد از این فاز (فاز ۰) وارد فاز ۱ شده و مسیر به سمت تسخیر کهکشان ها آغاز می شود.

انسان به زودی از فاز ۰ به فاز ۱ می ره (اگر از جدا شدن ژن انسان از میمون رو حساب کنیم یک میلیون سال طول کشیده) فاز ۱ به ۲ و سپس تسخیر منظومه شمسی زمان بسیار کمتری می بره و در فاز ۶ بر هستی چیره شده و با خدا یکی می شود

حالا می خوام با یک موافقمخالف بیتکوین آشناتون کنم که شاید خودشم نمی دونه دقیقا چه موضعی نسبت به بیتکوین داره (چون بارها در مورد بیتکوین ضد و نقیض گفته) ولی حرفی که در پایین ازش نقل قول کردم بسیار تامل برانگیزه:

⚜️ }نسیم طالب

یک حرف مزخرفی که به خورد دانشجویان داده می‌شود -حرفی که بانکدارها تبلیغش می‌کنند- این است که وام [قرض] به رشد اقتصادی و نوآوری کمک می‌کند. ولی در حقیقت، نه انقلاب صنعتی در بریتانیا و نه انقلاب تکنولوژیک در سیلیکون‌ولیِ آمریکا هیچکدام با وام سرمایه‌گذاری نشدند. وام برای جنگ، سرمایه داری رفاقتی و کمک به کمپانی‌های دوست و نزدیک است{

خب من فکر می کنم اگر قراره ارزهای دیجیتال و بیتکوین واقعا تغییری توی دنیا ایجاد کنن باید به سمت چنین جامعه ای پیش بریم:

اگر راهی (پول سالمی) پیدا کنیم که مشکل تجمیع قدرت در کاپیتالیسم که البته ناشی از طمع گروهی اندک است (بعبارت بهتر مشکل طمع گروهی اندک) و مشکل تعیین نشدن قیمت ها در بازار آزاد در سوسیالیسم (و نه لزوما از بین رفتن انگیزه ناشی از پاداش دریافتی نامتناسب با تلاش فردی و یکسان بودن پاداش ها) را حل کنیم آنوقت شاید به بهترین سیستم مالی جهان برسیم که البته بیتکوین به آن نزدیک شده است.

حل کردن پارادوکس رفاه، حل تعارض بين مديريت (اقتصاد ساكن) و كارآفريني (بهبود شرايط و نوآوري)

شاید ترکیب استیبل کوین های غیرمتمرکز (https://mihanblockchain.com/what-is-decentralized-stablecoin/)، توکن های نظارتی، ییلدفارمینگ و لیکوئیدیتی ماینینگ (بازارسازی خودکار)، وام های فلش، توکن های با موجودی منعطف دیفای (https://t.me/PerOneXChange/80)، پلتفرم هایی مانند آگر (https://t.me/TripleOneX/5213) (پیش بینی جمعی) و اوراکل های درستکار (شاید چین لینک) که همگی بر مبنای پول سالم جهانی (یعنی بیتکوین و با راهکارهای WBTC و RenBTC و مشابه آن ها) بنا شده اند، راهی برای آن باشد.

و در کتاب انقلاب بلاکچین (نوشته دان تاپ اسکات و الکس تاپ اسکات) توضیح داده شده که بلاکچین، پتانسیل غیرمتمرکز کردن زنجیره های تامین سنتی و ترکیب آن ها با هوش مصنوعی، خدمات ارزش افزوده و اینترنت اشیا را دارد تا بتواند شبکه های جدیدی خلق کند که نیازمند دستگاه ها و همچنین انسان هاست.

همچنین در خصوص “اعتماد – بازگشت اینترنت – آواتار شخصی و جعبه سیاه هویت – نقشه ای برای رفاه – خلق یک اقتصاد تسهیمی همتا به همتای حقیقی – بازطراحی سیستم مالی برای سرعت و فراگیری بیشتر – حمایت از حقوق اقتصادی در سطح جهانی – خاتمه دادن به کلاهبرداری رمیتنس (ارسال پول توسط کارگران خارجی به کشور مبدا) – قطع کردن بازوی بوروکراسی و فساد در کمک های خارجی – تغذیه کردن خالقان ارزش در درجه اول – بازپیکربندی سازمان ها به عنوان موتور کاپیتالیسم – جان بخشیدن به اشیا و به کارگماشتن آن ها – پرورش کارآفرینان بلاکچین – تحقق دولت ها توسط مردم برای مردم – وعده ها و مخاطرات پلتفرم جدید” مطالب قابل تاملی عنوان شده.

ترکیب ولوسیتی بالای ارزهای فیات و پایین رمزارزها نیز باید امتحان شود https://mihanblockchain.com/what-is-velocity-crypto-economy/

در جهان در حال توسعه، توزیع خلق ارزش (از طریق کارآفرینی) و مشارکت ارزش (از طریق مالکیت توزیع شده شرکت) ممکن است کلید حل پارادوکس رفاه باشد.

هیچ چیز جدیدی وجود ندارد به جز آنچه فراموش شده است: ایلیا در فاز اول گزارش خود به سیستم پولی اولیه در ایران می‌پردازد. (https://arzdigital.com/ilia-report-of-opportunity-in-iran-crypto-sector/) در بخشی از این فاز می‌خوانیم:

براساس مطالعات صورت‌گرفته، در این سیستم پولی کلیه کالاها بر اساس یک معیار مشترک قیمت‌گذاری می‌شدند اما پرداخت واقعی آنها (ابزار مبادله) با استفاده از کالاهای متعددی صورت می‌گرفته است.

و از آنجا که توسعه، ناشی از انباشت است یا باید به استاندارد طلا برگردیم و یا بهتر از آن از بیتکوین همراه اکوسیستم دیفای (البته اینبار برخلاف بانکداری فعلی که ذخیره کسری است دیفای باید بر پایه اثبات ذخیره بیتکوینی بلاکچینی باشد) استفاده کنیم.

رویکرد اینترنت، ویکی پدیا، وردپرس، لینوکس، گیت هاب، پایتون و امثالهم و البته خود بیتکوین راهگشاست

از ATP (https://www.instagram.com/p/CRHTgfPM42X/?utm_medium=copy_link) هم می تونیم الگو بگیریم!

مجید قاسمی سیر

بذارید ببینیم نظر پاول دوروف (بنیانگذار پیام رسان تلگرام) در این خصوص چیه؟ (یادمون نمی ره که یکی از محقق کنندگان حریم خصوصی در دنیای پیام رسان ها و ابزارهای اینترنتی عمومی پاول دوروفه) (برای این که معنا تو ترجمه از بین نره یا تغییر نکنه عین حرف های خودش که در کانال تلگرامش زد رو اینجا میارم)

The “capitalism <-> socialism” opposition seems outdated. I prefer to think in terms of “centralization vs decentralization”. Humans have evolved to perform best in small groups of less than 150 people. That’s why wherever there’s centralization and excessive hierarchy, there’s inefficiency and underutilized human potential. Capitalist monopolies and socialist dictatorships are equally bad.

In a natural environment, every small community is able to produce an outstanding leader and an independent thinker. In today’s world of trillion-dollar monopolies and bloated governments, the potential of hundreds of millions of people is suppressed by the limitations imposed by our artificial societal structures.

That is the reason why tens of thousands of people working at big corporations such as Facebook have failed to keep up with what our small team at Telegram has been implementing. That’s also the reason why countries like Russia fail to generate and retain global brands in their jurisdictions. Genuine creativity is rare in organizations and societies built on excessive hierarchies and lack of personal autonomy.

همچنین بخوانید:

https://t.me/durov/165

حالا کمی راجع به جهانی که می تونه به جای جنگ پر از صلح باشه حرف بزنیم: (به محض عبور انسان از فاز 0 به فاز 1 و دستیابی به انرژی نامحدود چنین دنیایی قابل دسترس تره چون بسیاری از ساختارهای فعلی جهان بر پایه اقتصاد برده داری چه به شکل سنتی و چه به شکل مدرنش با پول هست و انرژی نامحدود می تونه از حرص حاکمان کم کنه …)

بعد از دو جنگ جهانی در یک نسل، رهبران جهانی اقرار کردند که تفاهم های سیاسی و اقتصادی نمی توانند (هرگز) صلح جهانی طولانی مدت را حفظ کنند. صلح باید در چیزی غنی تر، جهانی تر، در ارزش های اخلاقی مشترک و آزادی های معنوی اجتماع ریشه می گرفت. در سال 1945، چند کشور گرد هم آمدند تا یک بدنه آموزشی بسازند که بتواند مدلی از صلح فرهنگی ایجاد کند. این موسسه به عنوان “سازمان آموزشی، عملی و فرهنگی سازمان ملل” یا یونسکو شناخته شد. ماموریت آن در دنیای امروز “خلق موقعیت هایی برای دیالوگ میان تمدن ها، فرهنگ ها و مردم” است.

از طریق لنز تکنولوژی های بلاکچین، موزیسین ها، هنرمندان، روزنامه نگاران و مدرسان خطوط اولیه دنیایی را می بینند که از تلاش های آن ها به صورت منصفانه حمایت، تقدیر و تحسین می کند. همه ی ما باید به این مساله اهمیت بدهیم. ما گونه ای هستیم که توسط ایده هایش، نه به خاطر غریزه هایش زنده می ماند. همه مان وقتی صنایع خلاق رشد می کنند و وقتی خود افراد خلاق می توانند زندگی شان را بچرخانند، سود می کنیم. علاوه بر این، این ها پیشوایان اقتصاد ما هستند. آن ها سریع تر از هر صنعت دیگری آشکار می کنند که چطور تهیه کنندگان و مصرف کنندگان، یک تکنولوژی را وارد زندگی شان می کنند. (شاید به دلیل ماهیت قانونگذاری نشده بازار هنر) موزیسن ها نخستین افرادی بودند که از نوآوری ها برای فایده رساندن به دیگران استفاده کردند که این موضوع در بسیاری مواقع به خرج خودشان بوده است. این اعضای متعهد جوامع مان الهام بخش ما هستند و هر مدیر کسب و کار، مسئول دولتی و رهبر سازمانی دیگری چیزهای زیادی برای یاد گرفتن از آن ها درباره دوران جدید عصر دیجیتال دارد

انتهای فصل نهم کتاب انقلاب بلاکچین با عنوان رهاسازی فرهنگ روی بلاکچین: نوای خوش گوش هایمان

جهان بینی هم می تونه خیلی تو هم مسیر کردن آدم ها کمک کنه:

وقتی حتی کانون های کاذب جایگزین شده ی معنای زندگی (شهرت، ثروت، قدرت و موفقیت؟!) آخرش به اقتصاد ربط دارند، آیا راهی جز بنای تمدن بر مبنای پول سالم (طلا و چیزی شبیه بیتکوین تا زمانی که اصیل بماند!) باقی می ماند؟!

همه ی آنچه باید از ذات دنیا بدانید در رواق (@Ravaqpod) و همه ی آنچه در رابطه با پول سالم باید بدانید در پرونکسچنج (@PerOneXChange) گفته و نوشته شده!

همه چیز طیف است (☯️) و برنده کسی است که ذهن تقابل پذیر داشته باشد (از دل تناقض ها به راهکار درست برسد و عمل کند؛ کتاب ذهن تقابل پذیر نوشته راجر مارتین ترجمه حمیدرضا جعفری را بخوانید)

مجید قاسمی سیر

اگر دوست داشتید در این مورد اطلاعات بیشتری داشته باشید هم یه سر به کانال من بزنید:

همه ی آنچه باید از تاریخچه پول، طلا، بیتکوین و سیستم مالی مبتنی بر پول سالم بدانید!

تمدنی که می تواند به جای جنگ، محکوم به صلح باشد!

نقش فناوری در انتخاب و تعیین پول، نقش پول سالم در شکوفایی اقتصادی، مبنای تجارت سالم، استحکام خانواده، رشد علم، هنر و …

مطالعه کامل در: ?

t.me/PerOneXChange

دیدگاه‌ خود را بنویسید

سبد خرید